خانه » ژورنالیسم علمی » سیلوسایبین در سلامت روان » سیلوسایبین در درمان اختلال وسواس فکری_اجباری
سیلوسایبین در درمان اختلال وسواس فکری_اجباری
اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD)
اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) یک بیماری شایع و مزمن است و با توجه به نظریههای شناختی و رفتاری، این وسواس و اجبارها در فعالیتهای روزانه فرد اختلال ایجاد کرده و منجر به افزایش اضطراب و ناراحتی می شود. این بیماری اغلب توسط پزشکان کمتر تشخیص داده شده و بهطور کامل تحت درمان قرار نمیگیرد.
فهرست مطالب (کلیک کنید)
علائم بیماری اختلال وسواس فکری اجباری
علائم این بیماران معمولا شامل نگرانی در مورد آلودگی همراه با شستشو یا تمیز کردن، نگرانی در مورد آسیب رساندن به خود یا دیگران همراه با چک کردن مداوم افراد، افکار پرخاشگرانه یا جنسی و همچنین نگرانی در مورد تقارن و شمارش می باشد. OCD میتواند با طیفی از علائم غیر رایج مانند تپش نامنظم قلب، اذیت شدن از صداهای خاص ( مانند صدای جویدن غذا) ، تصاویر ذهنی مزاحم و یا پرخوری عصبی همراه باشد. ویژگی دیگر مبتلایان به OCD اجتناب از انجام دادن کارها است. افراد ممکن است طیف وسیعی از فعالیت ها را کاهش داده تا از ایجاد وسواس جلوگیری کنند.
میزان شیوع اختلال وسواس اجباری
OCD در زنان شایع تر از مردان می باشد در حالی که نسبت زنان به مردان در نمونه های بالینی تقریباً یکسان است. میزان شیوع این بیماری در طول زندگی فرد حدود 2 تا 3 درصد بوده وبا توجه به سابقه خانوادگی و میزان ابتلا اعضای درجه یک خانواده، احتمال ابتلا به این اختلال تا 11 درصد نیز افزایش می یابد.
بیشترین احتمال شروع علائم درسنین 18 تا 29 سال می باشد و معمولا به مدت طولانی زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. تقریباً یک چهارم مردان قبل از 10 سالگی اولین علائم را از خود نشان میدهند.
شروع بیماری در زنان، اغلب در دوران نوجوانی اتفاق میافتد، اگرچه OCD میتواند بعد از زایمان در برخی از زنان تشدید شود.
علل و ریسک فاکتور های ابتلا به OCD
تا کنون هیچ علت شناخته شدهای برای اختلال وسواسی-اجباری وجود نداشته، محققان معتقدند که عوامل زیادی در ایجاد OCD نقش دارند، این عوامل عبارتند از:
- ژنتیک: OCD اغلب ارثی بوده و زمینه خانوادگی دارد. ایجاد تغییرات در ژنهای دخیل در ارتباط مغز، می تواند با افزایش احتمال ابتلا به OCD مرتبط باشد.
- رویدادهای زندگی: رویدادهای استرسزا و/یا آسیبزای زندگی می تواند بهویژه در افرادی که از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا به این اختلال هستند، باعث شروع OCD شود.
- ساختار مغز: مطالعات نشان میدهد که تفاوتهای خاصی در ساختار و عملکرد مغز، مانند بیش فعالی در قشر پیش پیشانی (که به مدیریت احساسات و تصمیمگیری کمک میکند)، ممکن است بر ایجاد علائم OCD تأثیر بگذارد.
- بیماری های همراه: بسیاری از افراد مبتلا به وسواس فکری دارای سایر بیماری های روانی مانند اختلال نقص توجه، بیش فعالی (ADHD)، افسردگی و اضطراب هستند.
- سن و جنس
انواع مختلف بیماری OCD
برخی از رایج ترین انواع OCD عبارتند از:
وسواس بررسی کردن
یکی از رایج ترین علائم OCD، بررسی اجباری است. افرادی که به “وسواس بررسی کردن” مبتلا هستند، ممکن است به شدت نگران باشند که آیا وسایلشان خاموش شده، درها و پنجرهها قفل شده یا چیز مهمی را گم یا جابجا نکردهاند. این رفتار نشاندهنده تردید، اضطراب فراوان، ترس و از دست دادن کنترل است. معمولاً این ترس در افراد وجود دارد که رفتارهای آنها، خواسته یا ناخواسته، ممکن است منجر به رخ دادن حادثهای ناگوار شود. برای مثال، یک فرد مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری (OCD) ممکن است به دلیل بررسی مکرر وضعیت اجاق گاز، نتواند بیش از یک ساعت از خانه دور شود.
نظم و تقارن
بسیاری از افراد مبتلا به OCD افکار وسواس گونه مرتبط با ایجاد نظم و تقارن و همچنین به ترتیب قرار دادن وسایل را تجربه میکنند. افکار و رفتار اجباری مرتبط با تقارن ممکن است شامل مرتب کردن اشیا، مرتب کردن مبلمان یا قاب عکس برای اینکه «درست» به نظر برسد، یا شمردن مکرر اقلام برای اطمینان از تقسیم آنها به گروههای مساوی باشد. این افراد معمولا احساس می کنند که مجبور به انجام برنامه ریزی، مدیریت زمان و سازماندهی بیش از حد کار های خود هستند.
آلودگی
ترس از آلودگی یکی از رایج ترین افکار وسواس گونه در بین افراد مبتلا به OCD است. افرادی که از میکروب و/یا آلودگی میترسند، ممکن است سطوح را تمیز کنند یا دستهای خود را با اجبار بشویند، نگران مواد غذایی خود باشند و حتی از دست زدن به چیزهایی که دیگران لمس کردهاند، اجتناب کنند. این افراد معمولا در پاسخ به این افکار، ساعتهای زیادی از روز را به شستن اختصاص میدهند. در حالی که لذتی از این کار نمیبرند. در واقع به دلیل ترس و وحشتی که از میکروب و آلودگی دارند؛ مجبور به نظافت بیش از حد بوده تا از این طریق، اضطراب ناشی از این افکار وسواسی را تسکین دهند.
نشخوار فکری یا افکار مزاحم
نشخوار فکری به افکار وسواسی، مزاحم، و ناخواسته پیرامون یک موضوع خاص اشاره دارد. این افکارمی تواند در مورد مسائل روزمره یا ناخوشایند که در گذشته بروز کرده است، رخ دهد. برای مثال، فردی که دچار ترومای روانی شده است، نمیتواند از فکر کردن درباره اتفاق ناراحتکنندهای که در گذشته افتاده است، دست بردارد. عادت به نشخوار فکری علاوه بر اینکه یک نشانه است، میتواند سلامت فرد را تحت تأثیر قرار دهد. این رفتار همچنین سبب طولانی شدن یا تشدید افسردگی، اختلال در تفکر و پردازش احساسات، ایجاد یا تشدید اضطراب، مشکلات خواب و رفتارهای تکانشی و همچنین استرس مزمن شود.
راه های درمانی اختلال وسواس فکری اجباری
درمانهای مؤثر برای OCD شامل دارودرمانی با داروهای مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs)، روان درمانی مانند درمانهای شناختی-رفتاری و جراحی مغزی برای افراد مقاوم به درمان می باشد. اغلب ترکیبی از این درمان ها مؤثرترین روش برای کنترل این بیماری است. درمان اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) ممکن است منجر به بهبود بیماری نشود، اما می تواند به کاهش سطح اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به OCD کمک کند تا بیماری دیگر نتواند بر زندگی روزمره فرد حاکم باشد. برخی از افراد مبتلا به OCD ممکن است به درمان طولانی مدت، مداوم یا شدیدتری نیاز داشته باشند.
لزوم درمان مبتلایان به OCD
احساسات و افکار حاکی از وسواس درافرادی که با یک اختلال اضطرابی مانند OCD زندگی می کنند، از بین نرفته و اغلب تبدیل به علائمی می شود که در صورت عدم درمان می تواند در روابط، شغل و همچنین عملکرد اولیه فرد اختلال ایجاد کند. اجبار و وسواس ممکن است ساعات زیادی از زندگی روزمره فرد را به خود اختصاص دهد و روابط خانوادگی و اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار دهد به همین دلیل درمان OCD و کنترل علائم باید برای این بیماران در دستور کار قرار بگیرد.
اگرچه درمانهای تجربی موجود برای اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) برای بسیاری از بیماران مفید بوده، اما بخش قابلتوجهی از بیماران حتی پس از درمانهای موجود، علائم و اختلالات پایدار را تجربه میکنند. بنابراین، نیاز فوری به کشف رویکردهای درمانی نوآورانه برای OCD به ویژه OCD مقاوم به درمان حس می شود.
اختلال وسواس فکری و سیلوسایبین
در مطالعاتی که در سالهای اخیر بر روی درمان بیماران اختلال وسواس فکری-اجباری انجام شده، استفاده از ماده موثره Psilocybin که در مجیک ماشروم یافت می شود، مورد توجه محققان قرار گرفته است. سیلوسایبین دارای خواص سروتونرژیک است و از نظر شیمیایی و ساختاری بسیار شبیه به انتقال دهنده عصبی سروتونین می باشد در نتیجه به عنوان آگونیست گیرنده های 5-HT1a، 5-HT2a و 5HT2c شناخته می شود. تعدادی از گزارشها حاکی از آن است که سیلوسایبین در دوز های کنترلشده به خوبی تحمل میشود و علائم اختلال وسواس فکری -اجباری را تسکین می دهد.
تجربیات حاصل از مصرف قارچ سیلوسایبین اغلب شامل تغییر در جنبههای وسیع احساس/ادراک، پدیدههای دیداری/شنیداری، افزایش آگاهی عاطفی و ادراک تغییر یافته از خود می باشد. تحقیقات نشان داده است که افراد اغلب چنین تجربه ای را به عنوان یکی از مهم ترین رویدادهای زندگی خود ارزیابی می کنند.
نکته مهم این است که تجویز سیلوسایبین باید با راهنمایی و حمایت روانشناختی یک فرد متخصص، حین و بعد از تجویز همراه باشد. اهداف، نگرشها، طرز فکر، شرایط جسمی و محیطی که در آن دارو استفاده می شود می تواند بر نحوه تجربیات یک فرد تاثیر مستقیم بگذارد.
مکانیسم عمل سیلوسایبین در بهبود بیماری OCD
سیلوسایبین با مکانیسمهای متعددی می تواند به بهبود علائم OCD کمک کند. این ماده، با گیرنده های مختلف سروتونین در مغز تعامل داشته و درمان با دوزهای متعدد سیلوسایبین می تواند فعالیت گیرنده های سروتونین را تغییر دهد به طوری که سبب کاهش علائم ناشی از وسواس فکری در مبتلایان به OCD شود.
سیلوسایبین با از بین بردن نگرانی های مربوط به تکرار افکار، تکانهها یا تصاویر ذهنی منجر به بهبود OCD می شود. این موارد زیربنای وسواس فکری هستند که می تواند از طریق ارزیابی الگوی امواج مغزی خاص معروف به حالت منفی مرتبط با خطا (ERN) (که در افراد مبتلا به OCD افزایش می یابد) اندازه گیری شوند. این تحقیقات نشان داده است که سیلوسایبین ارتباط عملکردی درون مناطق مختلف مغز را تغییر می دهد.
شبکه حالت پیش فرض مغز (DMN) یکی از سیستم های مغزی است که وظایف متعددی از جمله تفکر درمورد خود، تخیل، تعمق در مسائل، تفکر در مورد آینده و گذشته و تأمل در احساسات را برعهده دارد. این شبکه در زمانهایی که فرد به فعالیتهای بیرونی توجه نمیکند و ذهن به طور خودکار به داخل متمرکز میشود، فعالیت زیادی دارد. در بیماران مبتلا به OCD یافته های حاضرافزایش ارتباط و تعامل بین مناطق مختلف مغز را که شبکه حالت پیش فرض (DMN) را تشکیل می دهد، نشان می دهند. این افزایش ممکن است به این دلیل باشد که فعالیتهای ذهنی که باعث میشود فرد به خودش و ویژگیهای شخصی خود توجه کند و به تفکر دربارهٔ خود و احساسات و تجربیات خود بپرازد در افراد مبتلا به OCD بیشتر از حالت عادی اتفاق میافتد.
همچنین درمان با سیلوسایبین به طور چشمگیری باعث تغییر و بازنشانی اتصالات عملکردی با ساختارهای DMN می شود که این امر منجر به کاهش علائم OCD می شود. اعتقاد بر این است که سیلوسایبین می تواند سبب توسعه بینش ها و نگرش هایی که اغلب از طریق فرآیند روان درمانی اتفاق می افتد، شود. در نهایت، تجربیات دگرگون کننده ذهنی – از جمله “تجربیات عرفانی” می تواند به بهبود سلامت، کاهش استرس و بهبود علائم OCD کمک کند.
باید به این نکته توجه داشت که درمان با سیلوسایبین، زمانی که در یک محیط حمایتی و با حضور فرد متخصص مصرف شود نه تنها بی خطر بوده، بلکه ممکن است منجر به کاهش سریع و قابل توجه علائم کلی OCD و بهبود کلی در کیفیت زندگی فرد شود. درنتیجه امروزه سیلوسایبین به عنوان انقلابی در رویکرد درمانی به OCD و همچنین سایر شرایط سلامت روان از جمله افسردگی و اعتیاد در نظر گرفته می شود.
بسيار عالی